دسته : شعرهای عاشقانه , عکس نوشته , ,

دل میرود ز دستم، صاحب دلان، خدا را! دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی نشستگانیم، ای باد شُرطه، برخیز! باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
ده روزه مهر گردون، افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
در حلقه گل و مل، خوش خواند دوش بلبل هاتَ الصبوح هبوا، یا ایها السکارا!
ای صاحب کرامت! شکرانه سلامت روزی تفقدی کن، درویش بینوا را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را
آن تلخوَش که صوفی اُم الخبائِثَش خواند اشهی لَنا و احلی، مِن قُبلة العُذارا
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
آیینه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
ترکان پارسیگو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را
حافظ به خود مپوشید این خرقه میآلود ای شیخ پاکدامن، معذور دار ما را
حافظ
دسته : شعرهای عاشقانه , مهدی سهیلی , شاعران معاصر , ,

هر چه کنی بکن ولی از بر من سفر مکن
یا که چو می روی مرا وقت سفر خبر مکن
گر چه به باغم ستاده ام نیست توان دیدنم
شعله مزن بر آتشم از بر من گذر مکن
روز جدایی ات مرا یک نگه تو میکشد
وقت وداع کردنت بر رخ من نظر مکن
دیده به در نهاده ام تا شنوم صدای تو
حلقه به در بزن مرا عاشق در به در مکن
من که ز پا نشسته ام مرغک پر شکسته ام
زود بیا که خسته ام زین همه خسته تر مکن
گر چه به دور زندگی تن به قضا نهاده ام
آتشم این قدر مزن رنجه ام این قدر مکن
یوسف عمر من بیا تنگدلم برای تو
رنج فراق می کشد خون به دل پدر مکن
هر چه که ناله می کنم گوش به من نمیکنی
یا که مرا ز دل ببر یا ز برم سفر مکن
مهدی سهیلی
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , ,
خدایا ....
دریافته ام کسی که میگوید : " برایم دعا کن.. " ...
از روی عادت نمی گوید ...
کم آورده است ...
دخل و خرجش دیگر با هم نمی خواند ...
صبرش تمام شده است ...
اما هنوز هم دردهایش باقی مانده است ... !!!!
کاش می دانستی چقدر دردناک است شنیدن جمله ی :
" برایم دعا کن ... "
مانند شنیدن آخرین درخواست اعدامی ....
که هنوز به معجزه ایمان دارد ...
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,
حال آدم که دست خودش نیست
عکسی می بیند
ترانه ای می شنود
خطی می خواند
اصلن هیچی هم نشده
یکهو دلش ریش می شود …
حالا بیا وُ درستش کن
آدمِ دلگیر ،
منطق سرش نمی شود
برای آن ها که رفته اند
آن ها که نیستند , می گرید
دلتنگ می شود
حتی برای آنها که هنوز نیامده اند !
دل که بلرزد
دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست ...

می دانم...
آخر یک روز
خسته می شود از نیامدنش
شوخی که نیست
مگر آدم
چقدر می تواند نیاید!
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , ,

گاهی سکوت می کنی
چون اینقدر رنجیدی که نمی خوای حرف بزنی
گاهی سکوت میکنی چون واقعا حرفی برای گفتن نداری
سکوت گاهی یک اعتراضه و گاهی هم انتظار
اما بیشتر وقتها سکوت برای اینه که
هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه
و این یعنی همون حس تنهایی...!
" خسرو شکیبایی "
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,

زماني كه ﺩﺍﺷﺘﯽ میرﻓﺘﯽ ...
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻢ ﻧﯿﺎﺭﻡ ﮔﻔﺘﻢ؛ﻫﺮﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ!
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﻧﺮﻭ ...
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺑﻬﺖ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ...
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺑﻬﺖ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ...
ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﯼ ﺩﻟﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﺍﺳﺖ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ ...
ﺭﺍﺳﺘﺸﻮﺑﺨﻮﺍﯼ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ؛
ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ...
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﻘﺪﺭﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺑﻬﻮﻧﺖ ﺭﻭﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ...
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻡ ﺭﻭﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ!
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻢ ﻧﯿﺎﺭﻡ ...
ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎﮐﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮﺭﻭ ...
ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ ...
ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ...
ﮐﺎﺵ ﯾﮑﻢ ﺑﻮﺩﯼ ...
دسته : شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , عکس نوشته , ,

دلم می خواست بفهمی که نباشی تلخُ سردم
شاید دیره ولی حالا میفهمم اشتباه کردم
از اون روزی که بهت گفتم به چشمای تو دلدادم
نمیدونم چجوری شد که از چشم تو افتادم
واست اصلا مهم نیست که چقد بی تو آشفتم
از این حسی که بهت دارم نباید چیزی میگفتم
منُ اصلا نمیبینی با اینکه روبه روت هستم
دارم پاک میرم از یادت داری پاک میری از دستم
نباید رو میشد دستم نباید وا میشد مشتم
با اقرارم به عشق تو خودم رو تو دلت کشتم
به جرم اینکه میدونی به جرم اینکه بهت گفتم
منُ نادیده میگیری ازم رو برمیگردونی
محسن شیرالی
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , شاعران معاصر , عکس نوشته , ,

سراب رد پاي تو كجاي جاده پيدا شد
كجا دستاتو گم كردم كه پايان من اينجا شد ؟
كجاي قصه خوابيدي كه من تو گريه بيدارم
كه هر شب حرم دستاتُ به آغوشم بدهكارم
تو با دلتنگياي من تو با اين جاده همدستي
تظاهر كن ازم دوري تظاهر مي كنم هستي
تو آهنگ سكوت تو به دنبال يه تسكينم
صدايي تو جهانم نيست فقط تصوير مي بينم
يه حسي از تو در من هست كه مي دونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هر شب درارو باز ميذارم
روزبه بمانی
